سامانسامان، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

پسرم سامان

سامانی می خاد حرف بزنه.

  سامانی می خام کلمه هایی رو که یادگرفتی این جا برات بنویسم  .      (بابا) ا ولین کلمه ای که یاد گرفتی چه قشنگ ادا کردی. تاریخش هم ١٣/٩ /١٣٨٩بود بعدش هم یاد گرفتی که بگی ( ماما) .تاریخش هم ١١/١٠/١٣٨٩بود . در هفته ی سوم ماه دوازدهم به ببر( بب) می گفتی. به خامه  می گفتی (مامه ) .کلمه ی (پا  ) و (پاپا) رو هم یاد گرفتی.   یه روزکه پشت پنجره نشسته بودی پیرزن همسایه رو دیدی که در خونه نشسته بود منم گفتم سامانی اونی که دیدی ننه س توهم با اون زبان شیرینت گفتی ( ننه ) اونم ١٣/٢/١٣٩٠ بود. پنج روز دیگه یاد گرفتی که بگی (بده) و هر چی...
16 خرداد 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم سامان می باشد