سامانسامان، تا این لحظه: 14 سال و 8 روز سن داره

پسرم سامان

گریه

1390/3/16 19:44
نویسنده : مامان سامان
554 بازدید
اشتراک گذاری

 

گریه

 

ای قطره های ظریف اشک،ای دانه های قیمتی عشق ،ای ژاله های صبحگاهی دل ،بیایید واین آتش جان سوزی که مرا فرا گرفته خاموش کنید .

کوهستان هایی که چشمه های جاری دارند همیشه سبزو خرمند. مردمک چشمی که با اشک شستشو گردیده عالم محبت را پاک و منزه می بیند .

روح وقتی مملو از خوشی یا تالم است تراوشی پیدا می کند  و تراوش آن اشک چشم است .

و به این واسطه هر گریه ای از روی دل تنگی نیست .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

نازنین نرگس نفس مامان
14 خرداد 90 0:45
واقعا همین طور است
مامان حسنی
14 خرداد 90 10:03
سلام مامان سامان جان
خوبین خوشین سلامتین وای که من عاجزشدم ازدندون الان حسنی یکسال ونیمش تازه دندون چهارم دراومده راستی مامان جون ازیکسالگی میتونی به سامان خان تونیک مینادکس بدی هم ویتامینای بشترداره هم اهنش دندون
راسیاه نمی کنه


سلام
ممنون از راهنمایی تون راستی حسنی جون هم زیاد گاز میگیره
مامان ماهان
17 خرداد 90 15:52
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم سامان می باشد