سامان انگوری
سامان انگوری
امشب سامانی مشغول کارتن نگاه کردن بود.
یه چند تا انگور توی بشقاب مونده بود.
چند بار اون ها رو شمرد و باهاش بازی کرد .
تو عمق فیلم بود که یه دونه گذاشت دهنش .
مثل این که خوشش اومد .
بعد چند تای دیگه نوش جون کرد .
این بود که امروز برای اولین بار انگور خورد .
بعدش هم چند تای باقی مانده رو ریخت توی کاسه ی آب و نشست .
یه نیم ساعتی باهاش بازی کرد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی